گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد هشتم
[سوره النساء ( 4): آیه 43 ] ....



ص : 303
اشاره
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاري حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِیلٍ حَتَّی تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ
عَلی سَ فَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ
( عَفُ  وا غَفُوراً ( 43
ترجمه و شرح .... ص : 303
خداوند متعال در این آیه شریفه بوصف منظرهاي از مناظر عبادت پرداخته و آداب شایسته آن را بیان میکند و تسهیلاتی را که
براي گزاردن آن در همه حال هست بر مؤمنان فرو میخواند.
قیام بفرائض و اداء نمازهاي پنجگانه هرگز شایسته نیست با حال مستی که شعور شخص بجا نیست بفریضه قیام نماید زیرا او
نمیتواند بساحت پروردگار خضوع نموده و به عبادت قیام کند و ایستادن در برابر خدا که مستلزم ادب و احترام خاصی است با
حالت آدم شراب خورده هرگز درست در نمیآید آنگاه ص: 304
صفحه 157 از 275
بطهارتهاي واجب براي عبادت میپردازد و نماز را بر شخص جنب پیش از غسل ممنوع میسازد اما در آن هنگام که غسل کردن
دشوار باشد مانند مسافر و رهگذري که در یک جا قرار ندارد و وسائل غسل در اختیار او نیست این آمادگی بوسیله دیگري فراهم
میشود که سبب تحقق یافتن پاکیزگی جسمی نیست و آن تیمم است و براي کسانی است که از بکار بردن آب براي وضو و غسل
معذور است و یا در سفر دسترسی به آب نداشته و نتواند براي اداء فریضه وضو بسازد یا غسل کند در پایان میفرماید دستورات
مزبور یک نوع تسهیل و تخفیف براي شما است زیرا خداوند بخشنده و آمرزنده است.
اینک میفرماید:
اي کسانیکه به خدا و رسول او ایمان آوردهاید در حال مستی از شراب یا خواب به نماز نزدیک نشوید یا بقولی به مساجد داخل
نگردید تا بدانید که چه میگوئید و از خداي خود چه میخواهید زیرا حالت مستی منافی با نماز است که محتاج بخضوع و خشوع
و توجه کامل دل بخداست و همچنین هنگامیکه جنب هستید به نماز یا محل نماز نزدیک نشوید مگر اینکه در حال عبور از راه
باشید و در مسجد درنگ نکنید تا غسل نمائید و اگر بیمارید یا مسافر و یا قضاء حاجت کردهاید و یا با زنان آمیزش جنسی داشتهاید
و در این حال آب براي وضو و غسل نیابید یا استعمال آب براي شما متعذر باشد در اینصورت بر روي سطح زمین پاکی تیمم کنید
و با خاك روي زمین صورتها و دستهاي خود را مسح نمائید سپس نماز بخوانید و بدانید خداوند بخشنده گناهان و آمرزنده
خطایاي بندگان است لذا نمیخواهد هیچوقت رابطه خود را با او قطع نمائیم.
از این آیه استفاده میشود که نماز و عقد و ایقاعات شخص مست صحیح نیست.
(43)
ص: 305
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 305
مؤمنان گیرید دوري از نماز گاه مستی تا بهوش آئید باز
تا بدانید آنچه میگوئید خود در شما باشد شعور نیک و بد
در جنابت همچنین باشید دور از نماز و مسجد الا در عبور
جز ز بعد از غسل و تطهیر بدن کوست واجب در نمازت بی سخن
گر که باشید از مساجد ره گذر با جنابت نیست باکی در اثر
ور جنب باشد مسافر یا علیل و آب ممنوع است و معذور آن خلیل
بر طهارت نیست قادر ز آب پاك پس تیمم بایدش کردن بخاك
همچنین از خاك در دفع فضول مر تیمم جایز آمد شد قبول
و آن بود از خاك مسح دست و رو کافی است آن نیز از غسل و وضو
لیک جائی کاب میناید بدست زخم و رنجی در بدن یا هیچ هست
حق بهر کاري دلیل بنده است خلق را بخشنده و آمرزنده است
کار خلق از راه غفران سهل کرد تا نباشد عسر و عیبی بهر مرد
درج سی حکم اندر این یک آیت است لیک مارانی بشرحش حاجت است
(43)
ص: 306
صفحه 158 از 275
شان نزول .... ص : 306
در باره سبب نزول این آیه شریفه میان مفسرین اختلاف است عدهاي گفتهاند این آیه در باره قومی نازل گشته که داراي خستگی
زیاد بودند اما عایشه گفته این آیه در خصوص جمعی نازل گردیده که آب نمییافتند.
برهان به سند خود از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند: منظور از سکاري در این آیه مستی خواب
است و علی بن ابراهیم نیز پس از پنج واسطه این مطلب را از امام محمد باقر علیه السلام روایت نموده که منظور از مستی در این
آیه خواب است و همچنین تفسیر عیاشی نیز این موضوع را در ذیل آیه مذکوره نقل کردهاند.
کشف الاسرار از عبیدة السلمانی نقل کرده که مقصود از مستی در آیه شخص حاقن است که بول و غائط خود را نگهدارد و نماز
بخواند و حدیثی نیز از پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل میکند که فرمودند:
لا یصلین احدکم و هو یدافع الاخبثین.
یعنی نباید نماز بگذارد کسیکه بول و غائط خود را نگهدارد و نماز بخواند.
در باره وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِیلٍ تفسیر ابن مردویه از اسلع بن شریک روایتی نقل کرده که وي گفته:
ناقه رسول خدا را میبردم در شبی که خیلی سرد بود در بین راه خوابم برد جنب شدم ترسیدم اگر با آب سرد غسل کنم مریض
شوم یا بمیرم موضوع را به رسول اکرم عرض کردم تا اینکه این آیه نازل شد و به نقل طبرانی سپس پیغمبر فرمود اي اسلع برخیز و
تیمم کن. ص: 307
روض الجنان مینویسد: در اوایل اسلام بعضی از مردم که درب خانه آنها به طرف مسجد باز میشد جنب میشدند و راهی جز
عبور از مسجد نداشتند و از طرفی کراهت داشتند که با حالت جنابت وارد مسجد گردند سپس این آیه نازل شد و عبور از مسجد
در حالت جنابت بلامانع شد و پس از مدتی بنا به دستور پیغمبر اکرم همه دربهاي خانه اطراف مسجد بسته شد الا درب خانه علی و
فاطمه سلام اللّه علیهما.
و راجع به قسمت وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی تفسیر ابن ابی حاتم مینویسد:
از مجاهد نقل گردیده که مردي از انصار مریض شد و قدرت آن را نداشت که برخیزد این خبر به پیامبر اکرم رسید سپس این آیه
نازل شد ولی در تفسیر طبري از ابراهیم نخعی روایت شده که به بدن یکی از اصحاب جراحتی وارد شد و سپس به جنابت مبتلا
گردید موضوع را به پیغمبر اکرم عرض کردند و این آیه نازل شد لکن کشف الاسرار و روض الجنان راجع به این موضوع چنین
نقل کردهاند:
سنگی بر سر یک نفر از صحابه افتاد و سخت مجروح گردید و سپس به او جنابتی رخ داد از عدهاي پرسید که با این حالت چطور
نماز بگذارد به او گفتند چاره نداري باید غسل کنی لذا آن مرد با آب سرد غسل کرد و بعد از آن وفات کرد به رسول خدا خبر
دادند بسیار دلتنگ و غمین شد و فرمود با دستور غلط او را کشتند خدا بکشد او را که چنین دستوري را بدون اینکه سؤال کند داده
است سپس این آیه نازل شد.
بعضی از مفسرین نوشتهاند: عبد الرحمن بن عوف غذائی تهیه دید و عدهاي از اصحاب رسول اللّه را دعوت کرد پس خوردند و
شراب نوشیدند تا موقعیکه نماز مغرب شد یکی از حاضران جلو ایستاد و دیگران به او اقتدا کردند امام جماعت پس از سوره حمد
خواست سوره کافرون را بخواند گفت: یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ ص: 308
و بقیه را فراموش کرد سپس خداوند متعال این آیه را فرستاد.
در تفاسیر مختلف عامه سبب نزولهاي مختلفی نیز نقل گردیده بخاطر عدم اطاله کلام از ذکر آنها صرف نظر گردید.
صفحه 159 از 275
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 308
قوله تعالی لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاري
سکر- بر وزن قفل یعنی مستی و سکر بر وزن فرس یعنی شراب و چیز مست کننده و چون غفلت و بی خبري نوعی از مستی است
لذا به آن سکرت گفته میشود.
چنانکه در آیه 72 سوره حجر میفرماید:
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ.
یعنی بجان تو که آنها در غفلت خویش سرگردان بودند و سکرة الموت یعنی حالت بیهوشی که در هنگام مرگ دست میدهد
چنانکه در آیه 19 سوره ق میفرماید:
وَ جاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ.
یعنی بیهوشی هنگام مرگ به حق آمد و آن همان است که از او فرار میکردي.
و از این ماده است:
سکران- یعنی مست و جمعش سکاري است چنانکه در آیه مورد بحث گذشت. ص: 309
سکر- چشمهایش را بست چنانکه در آیه 15 سوره حجر میفرماید:
لَقالُوا إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ.
یعنی چشمهاي ما بسته شده (که نوعی مستی و بی شعوري است) و بلکه گویند محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم ما را سحر کرده
است. و این ماده در ضمن آیات قرآن به معناي متعددي بکار برده شده از آن جمله است:
1) بمعنی غفلت چنانکه در آیه 72 سوره حجر میفرماید: )
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ.
یعنی اي محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم به جان تو که این مردم دنیا پیوسته در غفلت و بیخبري سرگردانند.
2) بمعنی سرگردانی چنانکه در آیه 2 سوره حج میفرماید: )
وَ تَرَي النَّاسَ سُکاري وَ ما هُمْ بِسُکاري وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِیدٌ
.یعنی و مردم را در روز قیامت سرگردان و حیران بنگري در صورتی که آنها مست نیستند لیکن ابهت و هول و وحشت روز حساب
ترسآور است.
3) بمعنی جادو چنانکه در آیه 15 سوره حجر مذکور شد. )
4) بمعنی جان دادن چنانکه در آیه 19 سوره ق گذشت. )
5) بمعنی مستآور چنانکه در آیه 67 سوره نحل میفرماید: )
تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً.
یعنی از میوه درخت خرما و انگور که از آن نوشابههاي شیرین و یا روزي حلال نیکو بدست میآورند.
6) بمعنی پوشش و مانع در برابر عقل است که همان شراب و می معروف میباشد. چنانکه در آیه مورد بحث گذشت. )
ص: 310
توضیحات .... ص : 310
صفحه 160 از 275
قوله تعالی یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاري
به نظر برخی از مفسرین منظور از صلاة در این آیه مسجد است بقرینه الا عابري سبیل زیرا عبور از مسجد بر شخص جنب جایز
است اما توقف حرام است و ضمنا اطلاق کلمه عبور در محل، صحیح است نه در نماز و اطلاق صلاة بر مسجد مانعی ندارد چنانکه
در آیه 40 سوره حج میفرماید:
لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ ...
لکن برخی از مفسرین این قول را نپذیرفته و گفتهاند در آیه حج پس از ذکر صلوات مساجد ذکر گردیده و اگر مراد از صلوات
مساجد باشد تکرار لازم میآید بلکه عطف دلیل بر مغایرت است پس مراد نمازها است و هدم نماز از بین بردن آن است.
برخی از مفسرین گفتهاند: مراد از سکاري در این آیه خواب است ولی بعضی از مفسرین نوشتهاند اگر مراد سکر، نوم باشد باید
نهی را حمل بر کراهت نمود و این خلاف ظاهر است لذا مراد سکر خمر است و نماز در حال مستی باطل است.
و نیز بعضی توهم کردهاند که این آیه دلالت بر جواز شرب خمر میکند و لذا با آیه:
إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ ... ملتزم به نسخ شدهاند و این قول را هم بعضی از مفسرین باطل دانسته و گفتهاند:
اولا آیه هیچگونه دلالتی بر جواز شرب ندارد بلکه دلالت بر منع صلاة ص: 311
در حال سکر است و ثانیا حرمت شرب خمر در تمام شرایع بوده و چیزي نیست که در زمانی حلال بشود و سپس حرام گردد و
سکر خود یکی از احداث است چنانکه در عروة الوثقی مینویسد:
الخامس کلما ازال العقل مثل الاغماء و السکر و الجنون دون مثل البهت.
و اما سایر احداث عبارتند: ( 1) بول ( 2) غائط ( 3) ریح ( 4) نوم ( 5) استحاضه قلیله ( 6) احداث کبار مانند جنابت، حیض، نفاس، مس
میت علی الاحوط و بالجمله هر چه موجب غسل میشود حتی استحاضه متوسطه و کثیرة ناقض وضوء است ولو موجب وضوء نشود
مانند جنابت.
قوله تعالی حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ.
مرحوم طبرسی در مجمع البیان مینویسد: یعنی تا آنوقت که آنچه میگوئید بفهمید و بقول بعضی از مفسرین یعنی آنچه از قرآن
میخوانید متوجه باشید الا عابري سبیل مرحوم طبرسی دو معنی براي این جمله نقل کردهاند:
1) علی و ابن عباس و سعید بن جبیر گفتهاند یعنی با جنابت نماز نخوانید مگر مسافر باشید که در اینصورت میتوانید با تیمم نماز )
بخوانید.
2) زهري و جابر و عطا معتقدند که معنی جمله چنین است: با حال جنابت نزدیک جاي نماز نشوید مگر بگذر کردن و رد شدن و )
این معنی از امام باقر علیه السلام نیز نقل شده است.
قوله تعالی أَوْ لامَسْتُمُ.
عبد اللّه عباس و مجاهد و قتاده و حسن بصري مراد از این جمله خلوت با زنان است و روایتی هم از صادقین علیهما السلام در این
معنی وارد شده است و مذهب شیعه هم همین است که طهارت بواسطه عمل جنسی شکسته میشود و موجب غسل میگردد اما
کلیه لمس و تماس بدنی موجب غسل نمیشود و در حکم ص: 312
ملامسه فقهاء پنج دسته شدهاند:
1) شافعی گفته هر عضوي از مرد که با زن تماس حاصل کند طهارت مرد از بین میرود و محتاج بتجدید است. عبد اللّه مسعود )
نیز این قول را پذیرفته است.
2) تماس با دست ناقض طهارت است و با غیر دست ناقض نیست اینقول را از اوزاعی نقل کردهاند. )
صفحه 161 از 275
3) اگر تماس با میل و شهوت بود نقض طهارت میکند و گر نه ناقض نیست و این مذهب مالک و احمد حنبل و لیث بن سعد )
است.
4) ابو حنیفه و ابو یوسف گفتهاند اگر ملامسه فاحش بود یعنی موجب تحریک شد طهارت را نقض میکند و اگر فاحش نبود و )
موجب تحریک نشد طهارت را باطل نمیکند.
5) مذهب اهل بیت و ابن عباس و حسن بصري آن است که ملامست تأثیري در طهارت ندارد و موجب بطلان آن نمیشود. )
قوله تعالی فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً.
أبو الفتوح مینویسد: روایت شده اولین مرتبهاي که دستور به تیمم داده شده در سفري بود که یکی از زنان پیغمبر اکرم صلی اللّه
علیه و آله و سلم گلوبند بعاریه گرفته بود و آن را گم کرده بود هر چه گشتند نیافتند ناچار شب را در آنجا ماندند و آب تمام شد
و براي وضو آب نداشتند لذا در وقت نماز جبرئیل آمد و آیه تیمم را آورد و پیغمبر و اصحابش تیمم کردند و نماز خواندند و چون
شتران را بلند کردند که بروند گلوبند را در زیر شکم شتر پیدا کردند و چون امر به تیمم پس از جمله فلم تجدوا ماء گفته شده لذا
شرط جواز تیمم نیافتن آب است و نیافتن آب وقتی است که بگردند و طلب کنند و نیابند پس تیمم وقتی واجب میشود که
بگردند و آب نیابند و این مذهب ما و شافعی است اما ابو حنیفه و دیگر فقهاء طلب آب را بر جواز تیمم شرط نمیدانند و بلکه آن
را مستحب دانستهاند. ص: 313
و اما در معنی صعید نیز بین مفسرین اختلاف است بعضی گفتهاند:
یعنی زمین صاف که درخت و گیاه در آن نباشد. ابن زید گفته یعنی زمین هموار، عمرو بن قیس معتقد است صعید یعنی خاك، و
عدهاي گفتهاند یعنی سطح زمین و بنظر جمعی دیگر صعید زمین و گرد و خاکی است.
زجاج گفته: سراغ ندارم کسی از علماي لغت مخالف باشد در اینکه معنی صعید وجه الارض است و مطابق همین معنی است عقیده
علماي شیعه که تیمم را بر سنگ جایز دانستهاند گر چه خاك هم نداشته باشد زیرا مقصود از وجه الارض سطح ظاهر زمین است.
تنویر المقیاس از ابن عباس نقل کرده که وي گفته یعنی آهنگ خاك پاکیزه نمائید.
ابو الفتوح مینویسد: آنچه تیمم بر آن جایز است زمین و آنچه بتوان نام زمین بر او گذارد از خاك و سنگ و کلوخ میباشد و
چهار قول نقل میکند.
1) ابو حنیفه و شیعه لازم نمیدانند که از گرد و خاك زمین چیزي بدست بچسبد ولی بر پارهاي چیزهاي زمینی مانند گچ و آهک )
و سنگهاي قیمتی نرم او تیمم را جایز میداند و ما جایز نمیدانیم و همچنین بر نرمهي طلا و نقره و دیگر فلزات هیچکدام جایز
نمیدانیم.
2) به عقیده مالک هر چه پیوسته به زمین باشد تیمم بر آن صحیح است. )
اگر چه درخت باشد یا مواد معدنی.
3) اوزاعی و ثوري گفتهاند: که بر زمین و آنچه روي زمین است میتوان تیمم کرد مانند درخت و سنگ و خاك و برف و یخ. )
4) شافعی معتقد است که فقط باید بخاك تیمم کرد مشروط بر اینکه آن خاك قابل چسبیدن بدست، و غبار مانند باشد. )
و همینطور در معنی کلمه طیبا نیز میان مفسرین اختلاف است: ص: 314
بعضی گفتهاند یعنی حلال باشد. ابن جریح گفته از عطا معنی این کلمه را پرسیدم او گفت یعنی آنچه در دور و بر توست گفتم
زمین خاکی که مسیل و پر سنگ و ریگ نباشد براي تیمم کافی است گفت بلی. فخر رازي مینویسد:
واحدي گفته یعنی زمین قابل کشت باشد و شوره و بی گیاه نباشد مجمع البیان نوشته طیب یعنی پاك و سفیان ثوري گفته یعنی
حلال و برخی از مفسرین معتقدند طیب یعنی قابل پرورش گیاه باشد نه شورهزار.
صفحه 162 از 275
قوله تعالی فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ.
در باره کیفیت تیمم نیز بین علماء اختلاف است و مجمع اقوالی را نقل کرده که ما خلاصه آن مینویسم:
1) اکثر فقها و ابو حنیفه و شافعی و جمعی از اصحاب ما معتقدند که تیمم عبارت است از اینکه یکبار براي صورت و یکبار براي )
دستها تا مرفق دستها بر خاك زده شود.
2) عمار بن یاسر و مکحول گفتهاند: تیمم عبارت است از اینکه یکبار براي صورت و یکبار براي دستها تا مچ دستها بر خاك زده )
شود طبري نیز این قول را پذیرفته است و مذهب ما هم در تیمم بدل از غسل همین است ولی در تیمم بدل از وضو یکبار زدن دست
بخاك براي مسح صورت از محل روئیدن مو تا انتهاي بینی و مسح دستها از مچ تا آخر انگشتان کافی است و در این موضوع
روایتی نیز از سعید بن مسیب نقل گردیده است.
3) بنظر زهري باید تا زیر بغل مسح نمود. )
ابو الفتوح مینویسد ابن سیرین گفته سه بار باید دست بزمین زد یکبار براي روي و یک بار براي کفها و یک بار براي بازوها.
به اعتقاد اوزاعی و احمد و اسحاق یک دفعه دست به زمین زدن براي صورت و دستها کافی است. أنوار العرفان فی تفسیر القرآن،
ج 8، ص: 315
کاشانی در تأویلات ذیل همین آیه مینویسد:
مقصود از مؤمنین در اول آیه آنهائی هستند که ایمان علمی دارند ولی ایمان عینی ندارند که به معاینه و دیدن حق مؤمن نشدهاند و
اما آنهائیکه به ایمان عینی مؤمن هستند چون از حق غافل نیستند و مست دنیا نمیشوند نیاز به سفارش ندارند و مقصود از نماز
حضور و مناجات با خداست، و سکاري یعنی در خواب غفلت و مست خواستهها و اموال و دوستی دنیا.
و تعلموا ما تقولون یعنی دلهاي شما گرفتار مشاغل زندگی نباشد و میل به لذات و شهوات شما را بخود متوجه نکند تا از خدا دور و
بی خبر باشید.
الا عابري سبیل یعنی مگر توجه شما بدنیا به اندازه گذر کردن و طی نمودن راه زندگی براي ضرورت باشد که نیروي حیاتی
محفوظ بماند.
و اما در باره فائده بهداشتی تیمم تفسیر نمونه چنین میگوید: امروزه ثابت گردیده که بخاك بخاطر داشتن باکتریهاي فراوانی
میتواند آلودگیها را از بین ببرد این باکتریها که کار آنها تجزیه کردن مواد آلی و از بین بردن انواع عفونتها است معمولا در سطح
زمین و اعماق کم که از هوا و نور آفتاب بهتر میتوانند استفاده کنند فراوانند به همین دلیل وقتی که آلوده گوناگونی که روي
زمینها میباشند در مدت نسبتا کوتاهی تجزیه شده و بر اثر حمله باکتریها کانون عفونت از همدیگر متلاشی میگردد. مسلم است
اگر این خاصیت در خاك نبود کره زمین در مدت کوتاهی مبدل به کانون عفونت میشد اصولا خاك خاصیتی شبیه مواد آنتی
بیوتیک دارد و تأثیر آن در کشتن میکربها فوق العاده زیاد است لذا خاك پاك نه تنها آلوده نیست بلکه از بین برنده آلودگیها
است و میتواند از این نظر تا حدودي جانشین آب گردد با این تفاوت که آب حلال است یعنی میکروبها را حل کرده و با خود
میبرد ولی خاك میکروبکش است اما باید توجه داشت که خاك تیمم باید کاملا پاك باشد همانطور که قرآن در تعبیر جالب
خود میفرماید: طَیِّباً
ص: 316
روایات .... ص : 316
1) تفسیر عیاشی مینویسد: زراره از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده که فرمودند: براي نماز در حالیکه کسل و سنگین و )
صفحه 163 از 275
چرتی هستید بر مخیزید زیرا این حالت شعبه از نفاق است زیرا خداوند مؤمنین را نهی فرموده که نماز را با حالت مستی از خواب
نخوانند.
2) علل الشرایع و عیاشی از امام محمد باقر علیه السلام و قمی از امام جعفر صادق علیه السلام روایت نموده است که حائض و )
جنب داخل مسجد نمیشوند مگر بطور عبور زیرا خداوند فرموده:
وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِیلٍ.
3) ابن بابویه از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت در ذیل آیه: فَتَیَمَّمُوا صَ عِیداً طَیِّباً فرمودند: تیمم براي )
کسیکه آب نیابد مانند کسی است که وضو گرفته است ابی ایوب عرض کرد اگر در آخر وقت آبی یافت فرمود نمازش صحیح
است عرض کرد با آن تیمم میتواند نماز دیگري بخواند فرمود اگر آب پیدا کرد و قدرت بر آن داشت تیمم او باطل میشود.
4) ابن بابویه از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند اگر کسی در مسجد الحرام خوابیده بود و محتلم )
شد باید تیمم نموده و از مسجد بیرون آید و اگر در سایر مساجد بود مانعی ندارد که بدون تیمم عبور نماید:
5) در معانی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند: ص: 317 )
صعید موضع مرتفع است و طیب موضعی است که آب از آن سرازیر میشود.
6) در کافی از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که زراره میگوید از آن حضرت از چگونگی تیمم پرسیدم حضرت دو )
دست خویش یک مرتبه بر زمین زد و سپس پیشانی و پشت دو دست خود را مسح نمود.
تجزیه و ترکیب .... ص : 318
قوله تعالی وَ أَنْتُمْ سُکاري
این مبتداء و خبر و حال است براي واو کلمه تقربوا و کلمه جنبا عطف است بر محل جمله حالیه (و انتم سکاري) کلمه عابري سبیل
مستثنی منه و منصوب است بنا بر حال بودن تعلموا بتقدیر ان منصوب است و علامت نصب آن سقوط نون از آخر آن میباشد و
این با آن مقدر محلا مجرور است به حتی و حتی تقربوا محلا منصوب است بخاطر اینکه مفعول تقربوا است همینطور است جمله
حتی تغتسلوا علی سفر محلا منصوب و عطف است بر مرضی یعنی و ان کنتم مرضی او مسافرین و در کلمه بوجوهکم بنظر کسانیکه
در تیمم قائلند به مسح همه صورت و دستها میگویند حرف باء زائده است و کسانیکه قائل به مسح قسمتی از صورت و دستها
هستند معتقدند که حرف باء براي تبعیض میباشد.
ص: